۲۹ تیر ۱۳۸۹، ۸:۲۶

"خبرنگار بی‏طرف" خبرنگار مرده است

"خبرنگار بی‏طرف" خبرنگار مرده است

خبرگزاری مهر: گاهی در "گزارشها و برنامه‌های خبری"، یک گزارش یا خبر به‌نحوی عرضه می‌شود گویی روایت طرح شده بهترین یا حتی تنها روایت موجود از موضوع موردنظر است اما باید پرسید که آیا روایتی یکه از یک رخداد اساساً ممکن است؟

همواره نکته‏ای در روزنامه‏نگاری و به طور کلی فعالیتهای رسانه‏ای، محل نزاع بوده است. نزاعی که می‏توان آن را در قالب این پرسش طرح کرد: آیا نگاه بی‏طرفانه در روزنامه‏نگاری و فعالیت رسانه‏ای امکان‏پذیر است؟

یعنی حتی اگر فرض کنیم که که یک روزنامه‏نگار تمام و کمال بکوشد که خود را از هر گونه آلودگی و نیت سوء بیالاید و فقط و فقط در پی آرمان حقیقت و کشف آن باشد، آیا باز می‏توان به نگاه بی‏طرفانه در وی قائل شد یا همواره چیزهایی هستند که سبب می‏شوند امکان نگاه بی‏طرفانه در عرصه رسانه و نزد یک روزنامه‏نگار ممتنع باشد.

پرسش فوق را می‏توان به نحو دیگری نیز بیان کرد: آیا نگاه بی‏طرفانه صرفاً یک ادعاست یا می‏تواند امری واقعی نیز انگاشته شود؟

احتمالاً سخن گفتن از تفسیرها، تأویلها و روایتهای گوناگونی که می‏توان در مواجهه با هر "متن" یا به عبارت بهتر هر "چیز"ی مدنظر قرار داد، آنقدر بدیهی هست که تکرار دوباره آن، نتیجه‏ای جز ملال مخاطب به ارمغان نیاورد. اما به نظر نمی‏رسد که چنین رویکردی در میان عموم مردم نیز ساری و جاری باشد و از سوی دیگر این نکته در مصادیق گوناگونی که پیش‌روی یکایک افراد در موقعیتهای گوناگون قرار می‏گیرد کمتر لحاظ می‌شود.

با این اوصاف سخن گفتن دوباره و چند باره درباب کثرتی که در تفسیرها، تأویلها و روایتهای ما از جهانی که در آن سر می‌کنیم وجود دارد پر بیراه نیست، چراکه اساساً آدمی همواره با پیش‏فرض‏های آشکار و نهان خود با مسایل مواجه می‏شود و نه همچون موجودی خالی‏الذهن با رویکردی کاملاً غیرجانبدارانه.

"گزارشها و برنامه‌های خبری" نمونه‌هایی شایع محسوب می‏شوند که در آنها یک رسانه، گزارش یا خبری را به مخاطبان خود عرضه می‌کند، به نحوی که گویا روایت طرح شده بهترین یا حتی تنها روایت موجود از موضوع موردنظر است.

این نگاه به قدر کافی خطرناک هست، اما خطرناکتر خواهد بود اگر مخاطبان آن رسانه، ‌روایت ارائه شده را تنها روایت موجود، درست و مطابق با واقع قلمداد کنند، بی آنکه بکوشند مواجهه‌ای سنجشگرانه و انتقادی با آن داشته باشند.

این چنین است که رسانه‌های توده‌محور و توده‌ساز سر بر می‌آورند و در نتیجه مخاطبان آنها نیز همچون توده‏ای یکدست، سر سپرده آن چیزهایی می‌شوند که رسانه مذکور به خوردشان می‌دهد تا آنها هر روز بیشتر از پیش در قالبهایی مشخص قرار گیرند.

حال آنکه اگر هر مخاطبی به مثابه فردی که می‌اندیشد با آن رسانه مواجه شود، منتقدانه به هر سخنی و مدعایی گوش سپارد و در نهایت با ارزیابی تمامی وجوه ممکن یک مسئله، آن چه را که برای وی موجه است بر‏گزیند،‌ آنگاه شاید بتوان امیدوار بود که فجایع کمتری در جهان رخ دهد.

بنابراین اگر نمی‏توان به هیچ یک از روایتهای موجود در گزارشها و برنامه‏های خبری به عنوان تنها روایت واقعی که تمام و کمال بازگوکننده یک رخداد است اکتفا کرد، به نظر می‏رسد تکثر روایتها از یک سو و ارتقای تواناییهایی یکایک افرادی که مخاطبان احتمالی این روایتها هستند، از سوی دیگر می‏تواند تا حد زیادی این نقص را مرتفع کند.

بنابراین حتی اگر رسانه‏ای یا روزنامه‏نگاری فریبکارانه بکوشد آنچه را که گزارش می‏دهد به مثابه تنها روایت ممکن و موجود به خورد مخاطبانش دهد، آنگاه دست کم فشار دکمه POWER یا انتخاب گزینه‏ای دیگر - مثلاً شبکه‏ یا روزنامه‏ای دیگر - نخستین واکنش مخاطبی خواهد بود که آنچه را که می‏بیند، می‏شنود یا می‏خواند، نخست می‏سنجد و آنگاه تصمیم می‏گیرد که آن را بپذیرد یا نپذیرد.

اما نکته مهم دیگر آگاهی روزنامه‏نگاران و صاحبان واقعاً خوب-نیت رسانه است که در صورت آگاهی بر این امر که ارایه هیچ روایت یکه‏ و کاملاً بی‏طرفانه از وقایع و رخدادها ممکن نیست، خواهند کوشید که همواره وجوه مغفول یا پنهان موضوعات و مسایل گوناگون را جستجو کنند یا بر روایتهای دیگران - به ویژه یکایک مخاطبان خود – گشوده بمانند، چرا که آنها به خوبی می‏دانند که یک روزنامه‏نگار بی‏طرف، یک روزنامه‏نگار مرده است. 

کد خبر 1119345

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha